باران می آید
و همراه هر قطره باران
یک فرشته
زیرباران تنه های مان بهم می ساید
من خیس بارانم
و آنها خیس دلتنگی
باران که می آید
دستانم را باز می گذارم
تا رحمت خدارا درآغوش بگیرم
و در آغوشش جایم می دهد
و می گویند شیوه ی مریدان علی ست
که زیر باران به دعا دست بردارند
که وقتی با دلتنگی درآمیخته باشد
و فرشته ها باشند
ندای بندگان شنیده میشود
مگر نه این قرارمان است باخدا
که در دلهای گرفته آرام بگیرد