دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

دست به قلم های ســیدجلیل

قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا

گرفتار آمدم

خواستی تنها بچرخم نقش پرگار آمدم
گفته بودی شاد باشم خسته و زار آمدم
از قرارم باتو می دانم چه در ذهنت گذشت
خواستم اما نشد این دفعه این بار آمدم 
چشم وا کردم چو دیدم دورم از دیوار،تو
من به چال گونه ات گویا گرفتار آمدم 

س.ج
نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد