دست به قلم های ســیدجلیل
قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرا
دست به قلم های ســیدجلیل
قل رب ادخلنی مدخل صدق و اخرجنی مخرج صدق و اجعل لی من لدنک سلطانا نصیرامن
من دراین شهر
هایی دارم
دست ودندان سری وپایی دارم
کفش راه وجبه ای وقبایی دارم
دلبری یاد ندارم
ولی قدحی می از سر کوچه میخانه گرفتم
با آنکه نخورده ام
صفایی دارم
ساز من در ره دوست شکست
حیف شد
ولی نوایی دارم
سادگی را دوست دارم
داستان مردن شاه وگدایی دارم
من در این حادثه ها می گذرم
قسمتم هرچه شود
من دراین شهر خدایی دارم
که دستان اقاقیها بر عهدش هستند
نقش انگشتر گلهای گون عهد خداست
من فقط رهگذرم!
نیستم آنچه دراندیشه تان میگذرد
..من فقط رهگذرم!
..ورسیدن به سرانجام
..به او
..هست کارم
..هرکه درراه مرامی بیند
..قصدرفتن دارد
..ونشانی سرانجام مرامیخواهد
..من!
..من فقط رهگذرم
..وامیدم این است
..ابرباران بارد.
مولود کعبه تولدت مبارک
امشب میلاد علی است
پدر مهربان حسن و حسین
در عظمتش همین بس که شوهر فاطمه است
امشب قلم بر دست رقص نمیگیرد
اگر بخواهد بنویسدهم از عجز وناتوانی در شکوه حضرتش میماند
خواستم بنویسم
خواستم ازاو بگویم اما به اینجا رسیدم که
علی
علی
عـلی یعنی نقطه چینی از تعبیرهای توصیف نشدنی ...
آرزوهاى شیطانى
طورى نباشد که از اوّل نظر و هدف شما از تحصیل گرفتن فلان مسند و به دست آوردن فلان مقام باشد، و بخواهید رئیس فلان شهر یا آقاى فلان ده گردید. ممکن است به این خواسته هاى نفسانى و آرزوهاى شیطانى برسید، ولى براى خود و جامعه اسلامى جز زیان و بدبختى چیزى کسب نکردهاید. معاویه هم مدت مدیدى رئیس بود؛ولى براى خود جز لعن و نفرت و عذاب آخرت بهره و نتیجهاى نگرفت ...امام خمینی(ره)
زیر گنبد
زیر گنبد
... سبز و نیلی و کبود
...رنگ نیلی اش زمن دل می ربود
... داستانم را همانجا نامه کرد
...از همان اول
... یکی بود و نبود!
... از همان اول که عشقم داد و رفت
....از همان اول که ازمن دل ربود
...گرچه تا پایان مرا یکباره رفت
....باز پندارم ز یک آغاز بود ...
زیر گنبد
... سبز و نیلی و کبود
...رنگ نیلی اش زمن دل می ربود
... داستانم را همانجا نامه کرد
...از همان اول
... یکی بود و نبود!
... از همان اول که عشقم داد و رفت
....از همان اول که ازمن دل ربود
...گرچه تا پایان مرا یکباره رفت
....باز پندارم ز یک آغاز بود ...
به مناسبت دور جدید برخورد با پدیده ی بد حجابی
سفره ی ربا و سودهای آنچنانی را باز نگذاریم تا بدحجابی و بی حجابی نداشته باشیم
ما عوض اینکه ریشه های نظام اجتماعی مان راتقویت کنیم کود وآبیاری دقیق و به وقت برای این درخت داشته باشیم دائم با هزینه های گزاف فقط به سم پاشی میوه های آن می پردازیم
در صورتی که درخت آفت خورده ی ما مشکل ریشه ای داره ...
کاش مال حلال گسترده بشود
افکار ما باطل است که در گفتار ورفتار و کردارمان بروز میکند
فکر اگر حلال بشود رفتار حلال و اسلامی میشود فکرهم برای شکوفایی لقمه میخواهد دیگر !!
لقمه هایی که برای جامعه می پیچیم و به زور به خورد آنها میدهیم تخم بدحجابی و شیطان پرستی و مد گرایی و هزارمرض دیگر را درونمان می پروراند ...
..........................................................................................
«قُلْ هَلْ نُنَبِّئُکُمْ بِالْأَخْسَرِینَ أَعْمالًا، الَّذِینَ ضَلَّ سَعْیهُمْ فِی الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ هُمْ یحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یحْسِنُونَ صُنْعا»؛ بگو: آیا شما را از زیانکارترین مردم آگاه گردانم؟ [آنان] کسانىاند که کوشششان در زندگى دنیا به هدر رفته و خود مىپندارند که کار خوب انجام مىدهند.......نسا145
.........................................................................................
میتوانید منابع زیر را هم مطالعه کنید
مال حرام و شیطان های آخر الزمان